یک تحلیل گر مسائل سیاسی گفت: «خبرها حاكي از آن است كه آقاي خاتمي تلاش ميكند تا جريان اصلاحات را تحت كنترل خود بگیرد، ممكن است ما به عنوان جريان مقابل انتقادات گسترده‌اي به آقاي خاتمي داشته باشيم. اما آقاي خاتمي معتقد به حركت در چارچوب قانون است؛ به نظر من هيچ گاه آقاي خاتمي علي رغم افراطي گري‌هايي كه برخي جريان‌هاي اصلاح طلب داشتند، در مقابل نظام قرار نگرفت.»
امير محبيان كارشناس و تحليل‌گر مسايل سياسي در گفتگويی تفصيلي در بيان چرايي وقوع حوادث پس از انتخابات، گفت: اگر بخواهيم به ابعاد اجتماعي حوادث بعد از انتخابات بپردازيم ابتدا بايد بگوييم كه هر انقلابي انرژي عظيمي را مصرف ميكند و بر همين اساس نيز انقلاب اسلامي انرژي عظيمي را از مردم، براي انقلاب گرفت.
وي افزود: پيش بيني نمي‌شود كه تا مدتي طولاني در آينده، انقلاب ديگري در كشور رخ دهد چرا كه ظرفيت رفتارهاي خشونت طلبانه و براندازانه انرژي فراواني لازم دارد كه اين انرژي الان وجود ندارد.
دبيركل حزب نوانديشان ايران اسلامي ادامه داد: دومين نكته كه بايد به آن اشاره كرد بحث بستر‌هاي اجتماعي است؛ هر حركت اجتماعي كه مي‌خواهد رخ دهد لزوما يك نيروي اجتماعي را به خدمت مي‌گيرد تا از آن به عنوان موتور محركه استفاده كند؛ واقعيت اين است كه انقلاب اسلامي ايران بخشي از توده‌هاي ضعيف و طبقات متوسط جامعه را جذب خود كرد تا انقلاب اسلامي به پيروزي برسد.
مسايل مربوط به جهش زاد و ولد در اوايل انقلاب از سال 74 نمايان شد
محبيان با بيان اينكه چند سال قبل از پيروزي انقلاب اسلامي يك جهش زاد و ولد در جامعه رخ داده بود، ابراز داشت: اين مساله عملا نسل جديدي را در جامعه ما پديد آورد.
وي اضافه كرد: از سال 74 اثرات اين حركت در جامعه مشهود شد و خود را در انتخابات مجلسي كه در آن زمان برگزار شد نشان داد كه اين اثرات حاكي از اين بود كه اتفاقات خاصي در لايه هاي زيرين جامعه در حال رخ دادن است. بعنوان مثال حجت الاسلام حسيني مجري برنامه تلويزيوني اخلاق در خانواده به علت روشي جديدي كه در بيان خود پيش گرفته بود، از سوي مردم به عنوان نماينده مجلس انتخاب شد تا نشانگر اين باشد كه در ذائقه مردم حركت‌هاي جديدي در حال شكل گيري است.
اين تحليل‌گر مسائل سياسي همچنين به انتخاب فائزه هاشمي رفسنجاني از سوي مردم براي نمايندگي مجلس،اشاره و ابراز داشت: انتخاب خانم فائزه هاشمي رفسنجاني از سوي زنان براي نمايندگي در مجلس شوراي اسلامي، نشانگر اين بود كه جمعيت زنان حضور خاصي را از خود نشان مي‌دهد.
وي افزود: اين پروژه اجتماعي در سال 76 به پروژه سياسي تبديل شد و ما شاهد آن شديم كه آقاي خاتمي با راي بالايي به عنوان رئيس جمهور انتخاب شدند.
تلاش جريان دوم خرداد تبديل جريان اجتماعي به پروژه سياسي بود
اين فعال رسانه‌اي تحولات اين مقطع را يك پروسه اجتماعي دانست و در تشريح بيان خود، گفت: جريان دوم خرداد تلاش كرد اين جريان اجتماعي را يك پروژه سياسي قلمداد كند؛ البته وقايع 18 تير از پيامدهاي افراطي اين پروژه سياسي بود و بعد از آن نيز اين پروژه با واكنش نظام به كما رفت.
محبيان ادامه داد: حضور اين جريان جوان موجب شد كه گفتمان آزادي در جامعه شكل بگيرد، چون بخشي از سياستمداران به سمت ليبراليسم حركت كرده بودند و در دوران رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني ليبراليسم اقتصادي و در دوران خاتمي ليبراليسم سياسي اوج گرفته بود.
غلبه و پيروزي گفتمان عدالت دليل اجتماعي داشت
عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت با تاكيد بر اينكه گفتمان آزادي در دوران اصلاحات در جامعه قدرت گرفته بود، تصريح كرد: 8 سال آقاي خاتمي روي موج آزادي حركت كرد تا اينكه به سال 1384 رسيديم؛ در اين سال كساني كه در ابتداي انقلاب اسلامي به دنيا آمده بودند در سال 76، به مرور به سن ازدواج رسيدند و نياز به شغل داشتند؛ به همين دليل از همين زمان پيش بيني من اين بود كه گفتمان آزادي از غلبه خارج و گفتمان عدالت جايگزين آن شود.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه پيش‌بيني مي شد گفتمان‌هاي سوسياليستي در جامعه رشد يابد، افزود: آقاي احمدي نژاد با شناخت و يا اعتقادش روي موج عدالت خواهي قرار گرفت و عملا هنوز هم آقاي احمدي نژاد روي موج عدالت سوار است و دو دوره اي كه در انتخابات پيروز شد به همين علت بود.
وي اضافه كرد: احمدي نژاد موج عدالت را در مقابل موج ليبراليسم قرار داد و بر همين اساس آقاي هاشمي را به عنوان يك هدف انتخاب كرد.
اين تحليل‌گر و كارشناس مسائل سياسي ادامه داد: آقاي هاشمي گفتمان تكنوكراسي و ليبراليسم اقتصادي را به عنوان يك حركت حكومتي در جامعه پيش برده بود و آقاي خاتمي آن را به شكل سياسي اجرايي كرد. بنابراين موج اجتماعي به سمت، گفتمان عدالتخواهي پيش رفت تا جامعه جوان ما به دو بخش تقسم شود.
محبيان اضافه كرد: بخشي از جوانان كه به دنبال رفع معضلات اقتصادي خود بودند گفتمان عدالت را مطرح كرده و حامي آقاي احمدي نژاد شدند و بخش ديگري همچنان طرفدار ليبراليسم باقي ماندند. ضمن اينكه بدنه اجتماعي به سمت مطالباتي حركت كرده بود كه بعد از گذشت سي‌سال ارضا نشده بود و اين خواست طبيعي مردم بود كه مطالبات خود را پيگيري كنند.
وي با بيان اين جمله كه "اگر كسي بخواهد به فرد گرسنه آب بدهد نيازهاي او را تامين نكرده است "، خاطر نشان كرد: در سال 84 گفتمان‌هاي آزادي خواهي تا حدودي ارضا شده و بحث عدالت در اين زمينه باقي مانده بود.
دبيركل حزب نو انديشان ايران اسلامي با بيان اين نكته كه به نظر مي‌رسد كه يك حركت نرمي در جامعه توسط مردم در حال شكل گيري است و مردم پيام‌هايي را كه برخاسته از مطالباتشان است، به حكومت مي‌رسانند، گفت: مردم خواهان به رسميت شناختن حريم خصوصي و شخصي خودشان هستند؛ مردم مي‌خواستند به حكومت بگويند كه ما با شما دعوا نداريم اما شما بايد به حرمت عمومي و حريم خصوصي ما احترام بگذاريد و وارد اين حريم نشويد.
وي در خصوص واكنش حكومت به اين كنش مردم، تاكيد كرد: به نظر مي‌رسد كه آقاي احمدي نژاد به جامعه سيگنال‌هاي را مبني بر اينكه دولت به حريم خصوصي آنها وارد نخواهد شد، مي‌فرستد. چون احساس ميكند كه امروز بدنه جامعه خواهان به رسميت شناختن حقوق شخصي افراد است.
محبيان با بيان اينكه مردم نظام سياسي را پذيرفته‌اند و نظام سياسي اينقدر بحث براندازي را مطرح نكند، افزود: در ذهن بسياري از افرادي كه در حوادث بعد از انتخابات نقش داشته اند بحث براندازي وجود ندارد به دليل اينكه براندازي در مقايسه به وجود مي آيد و بسياري از نسل جديد ملاكي براي مقايسه عيني در اختيار ندارند. البته طيف‌هاي از جريان راديكال مقايسه را انجام مي‌دهند.
دبيركل حزب نو انديشان ايران اسلامي افزود: زماني كه يك نظام سياسي روي كار مي‌آيد، به طور طبيعي حقوقي را به همراه دارد و اين حقوق از سوي مردم پذيرفته شده است، چون زماني كه قانون اساسي مورد قبول مردم قرار مي‌گيرد، يعني اينكه بين مردم و حكومت توافقي حاصل شده است و جامعه به عنوان يك نظام ديني نمي‌تواند اجازه دهد كه جامعه به يك جامعه با شاخصه هاي يك جامعه ليبرال افراطي غربي تبديل شود و اين با اعتقادات مبنايي نظام سازگار نيست.
حكومت بايد به مطالبات مردم توجه و آنها را از طريق قانون حل فصل كنند
وي با تاكيد بر اينكه حاكميت بايد به لايه‌هاي زيرين جامعه توجه كرده و نيروهاي اجتماعي را مجددا شناسائي كند، يادآور شد: حكومت بايد به مطالبات مردم توجه داشته باشد و آنها را از طريق قانون حل فصل و در قبال مطالبات غير قانوني نيز فرهنگ سازي كند.
محبيان در پاسخ به اين سؤ‌ال كه آيا مطالبات مردمي به حوادث بعد از انتخابات مربوط مي‌شود، يا نه، ابراز داشت: متاسفانه معمولا مطالبات اجتماعي مردم روي موج سياسي مطرح مي‌شود، به عنوان مثال 13 ميليون نفر به آقاي موسوي راي دادند، تنها انگيزه هاي سياسي نداشتند، همانگونه كه 24 ميليون نفري كه به احمدي نژاد راي دادند، فقط مطالبه سياسي نداشتند.
مديرعامل خبرگزاري آريا گفت: ممكن است موج 24 ميليوني احمدي نژاد و يا موج 13 ميليوني موسوي را هسته‌هاي سياسي هدايت كنند، اما در حوزه سياست مردم با حكومت مواجه هستند در حالي كه در حوزه اجتماعي مردم براي مطالبه مسكن با وزير مسكن مواجه هستند و اين درخواست اجتماعي است كه هيچكس نمي‌تواند از آن برداشت سياسي كند.
طرح مطالبات اجتماعي در حوزه‌هاي سياسي نتيجه‌اي نخواهد داشت
وي معتقد است كه اگر مسائل و مطالبات اجتماعي مردم، از طريق حوزه‌هاي سياسي مطرح شود، مردم نه تنها مشكلاتشان رسيدگي نخواهد شد بلكه به طور مستقيم با نظام سياسي موجود مواجه خواهند شد.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه عقل حكم ميكند كه مطالبات سياسي در حوزه‌هاي اجتماعي مطرح شود، افزود: آقاي موسوي هر مسئله‌اي را كه مربوط به حوزه اجتماعي مي‌شود، اگر در حوزه سياسي مطرح كند نتيجه نخواهد گرفت چون حوزه سياسي حوزه‌اي پر هزينه است.
محبيان با بيان اينكه عقل حكم ميكند تا حكومت مشكلات مردم را در حوزه غير سياسي مطرح و بررسي كند افزود: بعد از دوم خرداد برخي جريان‌ها به اين فكر افتاده بودند كه بايد در حوزه هاي اجتماعي فعاليت خود را پيگيري كنند اما متاسفانه به اين گفته خود پايبند نماندند.
مدير عامل خبرگزاري آريا با بيان اينكه حكومت به حوزه سياسي حساس است، ادامه داد: به عنوان مثال، اگر مردم بخواهند به خاطر گراني نان اعتراض خود را اعلام كنند اين اعتراض سياسي مي‌شود و در حقيقت اين اعتراض اجتماعي مستقيم در مقابل حكومت قرار مي‌گيرد.
برخي سياسيون مطالبات اجتماعي مردم را براي رسيدن به اهداف سياسي خود به كار مي‌گيرند
وي همچنين گفت: متاسفانه برخي‌ها مطالبات اجتماعي مردم را در راستاي رسيدن به اهداف سياسي خود به كار مي‌گيرند، البته بايد گفت كه كساني كه مشكلات اجتماعي مردم را به حوزه هاي سياسي مي‌آوردند به دنبال حل كردن مشكلات آنها نيستند.
محبيان تصريح كرد: برخي از افراد كه مي‌خواهند با نظام برخورد كنند مشكلات اجتماعي مردم را در حوزه سياسي مطرح مي‌كنند و به ظاهر از مشكلات آنها حمايت مي‌كنند. در حالي كه مردم فكر مي‌كنند اين افراد قصد كمك كردن به آنها را دارند به ناگهان مي بينند كه اين بخش از مردم، در مقابل نظام قرار گرفته‌اند.
اين فعال سياسي اظهار داشت: ممكن است برخي‌ها 13 ميليون راي بياورند اما زماني كه به حاميان خود بگويند به خيابانها بياييد؛ ابتدا حدود2 ميليون در خيابانها حاضر شوند، ولي اگر همين 2 ميليون نفر نيز چند درگيري با نيروهاي امنيتي داشته باشند به صورت طبيعي از ميزان آنها كم خواهد شد.
عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت با بيان اينكه خاتمي شخصا در دوران اصلاحات بر اين جبهه هزينه اي تحميل نكرد، گفت: متاسفانه موسوي، هم براي نظام سياسي، هم براي جبهه اصلاحات و حتي مطالبات اجتماعي مردم هزينه ايجاد كرد.
مردم احساس كردند خاتمي توانايي پاسخگويي به مطالبات اجتماعي و اقتصادي آنها را ندارد
دبيركل حزب نو انديشان ايران اسلامي اضافه كرد: آقاي خاتمي صرفا در حوزه تقاضاهاي سياسي مردم خود را مسئول مي‌ديد، اما زماني كه مردم احساس كردند خاتمي توانايي پاسخگويي به مطالبات اجتماعي و اقتصادي آنها را ندارد؛ از وي روي برگرداندند. حتي اگر آقاي احمدي نژاد امروز نتواند مطالبات مردم را جواب دهد با واكنش مردم روبه رو خواهد شد.
محبيان با بيان اينكه عقل حكم ميكند در حوزه سياست رفتاري را انجام دهند كه هزينه كمتري داشته باشد و در مقابل از سود بيشتري برخوردار باشد، يادآور شد: هر كسي كه بتواند در ميان مسئولان پاسخگوي مطالبات اجتماعي مردم باشد و اين مشكلات را در حوزه اجتماعي حل و فصل كند موفق خواهد شد. حال فرقي نمي‌كند كه آقاي احمدي نژاد اين كار را انجام دهد يا آقاي خاتمي.
وي در ادامه به پيامدهاي حل مشكلات اجتماعي مردم در حوزه سياست پرداخت و خاطر نشان كرد: اگر ما مطالبات اجتماعي مردم را در حوزه سياست بررسي كنيم قطعا با كاهش انگيزه‌ها از سوي مردم مواجه خواهيم شد. البته بايد گفت كه در حوزه سياست ما هر كس وارد شود بر چسب جناحي بودن نيز خواهد خورد و مردم براي پذيرش اين برچسب كمتر تمايل دارند.
محبيان ادامه داد: سياسيوني كه مشكلات اجتماعي را در حوزه سياست دنبال مي‌كنند از مشكلات مردم به عنوان موضوعي براي بازي هاي سياسي خود استفاده مي‌كنند.
كروبي و موسوي تجربيات خاتمي را كنار گذاشتند
دبيركل حزب نو انديشان ايران اسلامي با اشاره به نقش نخبگان در حوادث بعد از انتخابات از جمله كروبي و موسوي گفت: كروبي و موسوي تجربيات خاتمي را كنار گذاشتند در حالي كه تجربه خاتمي اين بود كه تنش به ضرر دولت تمام مي‌شود و در صورت تنش، دولت گرفتار امور فردي مي‌شود و مشكلات مردم رسيدگي نمي‌شود و در قبال آن مردم به آنها راي نمي‌دهند.
محبيان گفت: دومين تجربه دولت خاتمي اين بود كه دولت چارچوب كار براي خود تعريف كرده بود و در دوران دولت اصلاحات خاتمي تلاش كرد تا چهره منفي به لحاظ كاركرد از خود به جا نگذارد.
اين كارشناس مسائل سياسي حركت به سوي جنبش‌هاي اجتماعي را از ديگر تجربيات دولت اصلاحات دانست و گفت: در اين دولت بنا بر اين اين شد كه تمامي مشكلات مردم در صحنه سياست بررسي نشود. مثال تاريخي اين مساله نيز ماركسيست‌ها بودند كه با شعار حل كردن مشكلات كارگران از آنها به صورت ابزار سياسي خود استفاده كردند اما حكومت آنها دوام نياورد.
وي با بيان اينكه قدرت سياسي همانند سري است كه بر بدن اجتماع قرار دارد، افزود: انسان عاقل براي پيشبرد اهداف خود اين سر را نمي‌چرخاند، بلكه بدنه را تغيير مي‌دهد.
اين فعال رسانه‌اي ناپختگي نخبگان را در سياسي كردن مشكلات آنها دانست و گفت: به همين علت است كه مردم به احزاب بي‌اعتماد هستند؛ مردم از احزاب انتظار دارند كه همه مطالبات آنها را سياسي نكنند در حالي كه گاهي اوقات احزاب از مشكلات مردم در جهت رسيدن به اهداف سياسي خود عمل مي‌كنند. برهمين اساس است كه سياستمداران همانند روزنامه نگاران در ذهن مردم افول كرده و اعتماد مردم را تاحدودي از دست داده اند.
نظام از قدرت مردمي برخوردار است و هواداراني بسيار فعال دارد
محبيان با بيان اينكه نظام از قدرت مردمي برخور دار است، تاكيد كرد: اين تجربه وجود دارد كه نظام هواداراني بسيار فعال دارد كه هر لحظه كه بخواهد كف خيابانها را پر ميكند؛ طرفداران فعال نظام هر زمان كه احساس خطر كنند خيابانها را تسخير مي‌كنند و اين واقعيت است. پس هركس كه فكر ميكند كه با دعوت هواداران خود مي‌تواند نظرش را به نظام تحميل كند، دقيق فكر نمي‌كند.
محبيان اضافه كرد: در صورتي كه كسي بخواهد، هواداران خود را به خيابانها بريزد، نه تنها پيروز نمي‌شود، بلكه اقدام وي موجب تنش خياباني بين طرفدارنش با طرفداران نظام خواهد شد در حالي طرفداران نظام پشتوانه قدرت حاكميت را به همراه دارند.
اين استاد دانشگاه با اشاره به تجمع غير قانوني حاميان موسوي در 30 خرداد گفت: همان روزي كه در خيابانها تجمعات اعتراض آميز برگزار شد من در صدا و سيما حاضر شده و گفتم كه دموكراسي سه ضلع دارد. يك ضلع آن مشاركت است كه البته كافي نيست چون صدام هم انتخابات 98 درصدي برگزار كرد، رقابت ضلع دوم دموكراسي و پذيرش تبعات دموكراسي ضلع سوم دموكراسي است. پس دليل ندارد كه اگر انتخاباتي برگزار شد طرفي شكست بخورد و تبعات شكست را پذيرا نشود.
متوجه علت رفتار موسوي نمي‌شوم
محبيان در ادامه گفت: من نمي‌دانم آقاي موسوي با چه منطقي اين مسير را طي كرد چراكه من ايشان را انساني عاقل مي‌دانستم و مي‌دانم، اما رفتار وي براي من توجيه پذير نيست. چون وي در اين كشور نخست وزير بوده و ماهيت نظام سياسي ايران را مي‌دانست.
اين فعال اصولگرا با بيان اينكه محبوبيت قبل از انتخابات موسوي به گفتمان عدالت طلبي وي برمي‌گردد، تاكيد كرد: ممكن است محبوبيت موسوي به اندازه راي آوري وي براي پيروزي در انتخابات نبوده است.
وي در ادامه گفت: در 14 بهمن ديداري با آقاي موسوي داشتم به وي گفتم كه فكر مي‌كنم از جهاتي شرايط شما بهتر از شرايط آقاي خاتمي باشد. چون شما گفتمان عدالت طلبي را كه اكنون در جامعه مطرح است؛ دوباره مطرح مي‌كنيد.
محبيان اضافه كرد: به موسوي گفتم كه به شما راي نخواهم داد اما ترجيح مي‌دهم رقابت انتخاباتي در كشور بين گفتمان عدالت طلبي باشد تا اينكه برخي‌ها بخواهند مواضع ليبرالي خود را مطرح كنند.
اين كارشناس مسائل سياسي گفت: موسوي در اين ديدار ضمن تائيد سخنان من، گفت كه يكي از آقايان كه قصد داشت كانديداي رياست جمهوري شود به ديدار من آمد و از من درخواست كمك كرد و من دو نصحيت به وي كردم. اول اينكه از ساده زيستي خود براي مردم بگو و دوم اينكه گفتمان خط امام (ره) را مطرح كن اما وي به سراغ گفتمان‌هاي دموكراسي خواهي رفت و در انتخابات شكست خورد.
بايد ديد معنايي كه موسوي از دموكراسي دريافته چيست
دبيركل حزب نو انديشان ايران اسلامي افزود: آقاي موسوي بايد به واكاوي شخصيت خود بپردازد و با خود بگويد كه اگر شعارهايش را نظام نپذيرفت چگونه با نظام برخورد خواهد كرد، آيا وي فردي است كه شمشير به دست در مقابل نظام بايستد؟ بر فرض اينكه (ولو محال)نظام را سرنگون كند چه نظامي جاي اين نظام مي‌خواهد بگذارد؟ چه ضمانتي وجود دارد كه اگر وي توانست نظام را سرنگون كند بتواند آن را رهبري كند و به دست غربي‌ها ندهد. تا اينكه غربي‌ها يك نظام سكولار غربي در ايران به وجود بياورند.
وي در ادامه با بيان اينكه به‌طور طبيعي اگر كسي به روي نظام شمشير بكشد نظام هم در مقابل آن شمشير به دست خواهد شد، خطاب به موسوي گفت: آقاي موسوي! شما شعار عدالت سر ميدهيد در حالي كه بعد از انتخابات، اعلام مي‌كنيد انتخابات باطل است و با اين استدلال حضور طرفدارانتان را در خيابانها توجيه مي‌كنيد.
محبيان ادامه داد: بر فرض اينكه شوراي نگهبان در خواست شما را مي‌پذيرفت و انتخابات را باطل مي‌كرد و براي جمعه بعد، انتخابات را از نو برگزار مي‌كرد و در نهايت شما يا آقاي احمدي نژاد پيروز مي‌شديد اگر آقاي احمدي نژاد دوباره پيروز مي‌شد آيا طرفداران شما دوباره به خيابانها نمي‌ريختند؟ و يا اينكه شما پيروز مي‌شديد اگر طرفداران آقاي احمدي نژاد خيابانها را تسخير مي‌كردند. نظام بايد چگونه عمل مي‌كرد؟
اگر اين گونه مي‌شد آيا اين پيام كه هر گروه و يا جرياني كه از قدرت تخريب خياباني بيشتري برخوردار است مي‌تواند نتيجه انتخابات را تغيير دهد به جامعه منتقل نمي‌شد؟ آيا اين معنايي است كه شما از دموكراسي دريافته‌ايد؟ نظام در مقابل اين پيام چگونه بايد رفتار مي‌كرد؟.
موسوي براي پيگيري مطالباتش جامعه را به سمت فضاي امنيتي برد
محبيان با بيان اينكه طرفداران موسوي بعد از انتخابات به بهانه تقلب در انتخابات در خيابانها تجمع كرده‌اند گفت: بعد از اين تجمع نظام با آنها برخورد كرد، گرچه ممكن است برخي برخوردهاي نامطلوب با معترضان صورت گرفته باشد اما غربي ها هم گفته اند در جنگ، قانون ساكت مي شود. متاسفانه موسوي در پيگيري مطالبات خود جامعه را به فضاي امنيتي برد، تا نظام مجبور باشد براي دفاع از خود با طرفداران وي برخورد كند.
مدير عامل خبرگزاري آريا با بيان اينكه نمي‌دانم كه آيا آقاي موسوي فكر ميكند نظام فاسد شده است؟ و در مقابل اين نظام بايد انقلاب كرد، گفت: من فكر نمي‌كنم موسوي چنين ديدي داشته باشد چون حداقل بيانيه‌هاي وي اين پيام را ندارد.
موسوي مي‌توانست بعد از پذيرش انتخابات مطالبات طرفدار خود را در قالب حزب پيگيري كند
محبيان با بيان اينكه موسوي دو ماه در صحنه سياسي حاضر شده و موفق به كسب 13 ميليون راي شده است، افزود: آقاي موسوي بايد بداند كه براي اعتراضات در كشور راه قانوني وجود دارد. وي بايد اعتراض خود را به نهادهاي قانوني اعلام مي‌كرد و در مقابل پاسخ شوراي نگهبان مبني بر عدم پذيرش اعتراض، به قانون تمكين مي‌كرد حتي اگر در مقابل پاسخ شوراي نگهبان قانع نشده بود. چون عقل اينگونه حكم ميكند.
عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت گفت: موسوي مي‌توانست بعد از پذيرش نتيجه انتخابات به نظام پيغام دهد كه مي‌خواهد مطالبات 13 ميليون طرفدار خود را در قالب يك حزب دنبال كند و قطعا نظام با اين درخواست موسوي مخالفت نمي‌كرد همانگونه كه با حزب مشاركت و مجاهدين انقلاب مخالفت نكرد.
محبيان با بيان اينكه موسوي مي‌توانست با تشكيل حزب، حاميان خود را حفظ و براي 4 سال آينده برنامه ريزي كند، اظهار داشت: حتي اگر موسوي اعتراض به قانون داشت، مي‌توانست در انتخابات مجلس شركت كند و قانون را تغيير دهد و در اين صورت نظام مخالفتي با حركت موسوي نمي‌كرد. چراكه مگر زمان آقاي خاتمي برخي‌ها قانون را تغيير ندادند؟
وي با بيان اينكه طولاني كردن يك جريان به خسته شدن هواداران اين جريان منتهي خواهد شد، گفت: من يك مثالي مي‌زنم و اميدوارم كسي از اين مثال ناراحت نشود؛ راننده‌اي در مسير حركت خود به گارد ريل كنار خيابان برخورد ميكند بهترين راه براي اين راننده اين است كه فرمان را به سمت جاده برگرداند چون هر مقدار كه در مسير اشتباه حركت كند هزينه بيشتري به اتومبيل وي وارد خواهد شد. پس بايد كساني كه به بن بست رسيده‌اند راهي را براي خروج از آن انتخاب كند.
خاتمي در تلاش است تا جريان اصلاحات را تحت كنترل خود بگيرد
محبيان همچنين در خصوص آينده جبهه اصلاحات گفت: خبرها حاكي از آن است كه آقاي خاتمي تلاش ميكند تا جريان اصلاحات را تحت كنترل خود بيگرد، ممكن است ما به عنوان جريان مقابل انتقادات گسترده‌اي به آقاي خاتمي داشته باشيم. اما آقاي خاتمي معتقد به حركت در چارچوب قانون است؛ به نظر من هيچ گاه آقاي خاتمي علي رغم افراطي گري‌هايي كه برخي جريان‌هاي اصلاح طلب داشتند، در مقابل نظام قرار نگرفت.
وي با بيان اينكه اعتقاد ندارم موسوي را بيگانگان به صورت مس?
